دلم ترکید - حنا دختری در مزرعه
[ و چون دهقانان انبار هنگام رفتن امام به شام او را دیدند ، براى وى پیاده شدند و پیشاپیش دویدند . فرمود : ] این چه کار بود که کردید ؟ [ گفتند : عادتى است که داریم و بدان امیران خود را بزرگ مىشماریم . فرمود : ] به خدا که امیران شما از این کار سودى نبردند ، و شما در دنیایتان خود را بدان به رنج مىافکنید و در آخرتتان بدبخت مىگردید . و چه زیانبار است رنجى که کیفر در پى آن است ، و چه سودمند است آسایشى که با آن از آتش امان است . [نهج البلاغه]
فرنوش شنبه 83/11/17 ساعت 10:15 صبح
دلم ترکید
salam
delam gerefte farda baiad bargardam daneshgah ah
aslan delam nemikhad bargardam
vaaaaaaaaaaaaay
felan dep zadam
ta bad ke sare hal basham bye
farnoosh
فهرست
[پست الکترونیــک]
[ورود به بخش مدیریت]
موضوعات وبلاگ
حضور و غیاب
یــــاهـو
لوگوی خودم
جستجوی وبلاگ من
با سرعتی بینظیر و باورنکردنی متن یادداشتها و پیامها را بکاوید!
لوگوی دوستان
لینک دوستان
آوای آشنا
اشتراک
آرشیو
طراح قالب